تابعیت دوگانه معاون دانشگاه پیام‌نور!

یکی از طراحان تحقیق و تفحص از دانشگاه پیام‌نور با رد ادعای انصراف 70 درصدی نمایندگان از تحقیق و تفحص دانشگاه پیام‌نور، از تابعیت دوگانه معاون دانشگاه پیام‌نور خبر داد.
 
غلامرضا کاتب نماینده مردم گرمسار در مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌گو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس با بیان اینکه تحقیق و تفحص یکی از راهکارهای نظارتی مجلس بر دستگاه‌های اجرایی است، گفت: دستگاه‌های اجرایی که تخلف نداشته باشند، از تحقیق و تفحص استقبال می‌کنند؛ چرا که تحقیق و تفحص باعث می‌شود که بدنه اجرایی از عملکرد خود آگاه شود.

به گفته وی از زمان آغاز گمانه‌ها درباره تحقیق و تفحص از دانشگاه پیام‌نور، متوجه شدیم که دانشگاه پیام‌نور از این تحقیق و تفحص بسیار ناراحت است و به عناوین مختلف تلاش می‌کند تحقیق و تفحص انجام نشود.


کاتب در واکنش به اظهارات معاون مالی و اداری دانشگاه پیام‌نور مبنی بر وجود ابهام در تحقیق و تفحص و انصراف 70 درصد متقاضیان، گفت: یکی از بندهای تحقیق و تفحص بحث مدیران دو تابعیتی است و همین معاون مالی و اداری است که تابعیت دوگانه دارد.


وی افزود: هیچ دلیلی ندارد که این فرد به بندهای تحقیق و تفحص ورود پیدا کند و مدعی شود که 70درصد نمایندگان از تحقیق و تفحص منصرف شدند، این نمایندگان متقاضی تحقیق و تفحص جدید الورودند و نسبت به این دانشگاه شناخت ندارند.


نماینده مردم گرمسار این اظهارات را یک نوع بی‌حرمتی به نمایندگان مجلس دانست و گفت: اتفاقا شناخت نمایندگانی که به دنبال تحقیق و تفحص هستند، از بسیاری از نمایندگان ادوار گذشته نسبت به این دانشگاه بیشتر است.


کاتب با بیان اینکه بنده به عنوان یکی از امضاکنندگان این طرح چندین سال معاون دانشگاه پیام‌نور بودم و اشرافیت من از خود معاون اداری مالی دانشگاه پیام‌نور بیشتر است، اظهار داشت: با تعدادی از نمایندگان طرح که طی این چند روز اخیر تماس داشتم، یک مورد هم انصراف از تحقیق و تفحص نداشته‌ایم؛ مضاف بر اینکه انصراف متقاضیان تفحص دروغ محض است چون مجلس در این مدت تعطیل بوده است.


این نماینده به روند انصراف از این طرح اشاره و تصریح کرد: نماینده‌ای که بخواهد امضای خود را پس بگیرد باید به کمیسیون اعلام کند. این در حالی است که اکنون مجلس تعطیل است و کمیسیونی وجود ندارد تا بخواهد اعلام کند که تحقیق و تفحص را پس گرفتم؛ بنابراین لفظ این حرف غلط است؛ البته ممکن است نماینده‌ای بگوید از این تفحص انصراف می‌دهم اما اینکه انصراف داده باشند، اشتباه است.


به گفته وی در طول این مدت بسیاری از اساتید، دانشجویان و کارمندان دانشگاه پیام‌نور اعلام کرده‌اند که از تحقیق و تفحص خوشحال هستند و معتقدند که از طریق این تفحص به حق و حقوق اساسی خودشان خواهند رسید.


کاتب با بیان اینکه دانشگاه را وادار خواهیم کرد که به حقوق اساتید و دانشجویان احترام بگذارد، گفت: یکی از حرف‌های اصلی ما این است که دانشجویان، اساتید و کارکنان این دانشگاه، حق و حقوقی دارند و جایی که خلاف صورت می‌گیرد باید مقابلش ایستاد تا موجب تقویت نظام و آموزش عالی شد.

متن کامل تقاضای تحقیق‌وتفحص نمایندگان از دانشگاه پیام‌نور

تعدادی از نمایندگان مجلس با امضای درخواستی خواستار تحقیق و تفحص از دانشگاه پیام نور شده‌اند که متن کامل این تقاضا به شرح ذیل است: 

هیئت رئیسه محترم

خواهشمند است در اجرای ماده 198 آئین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، درخواست تحقیق و تفحص ذیل را جهت رسیدگی به کمیسیون تخصصی ذی‌ریط ارجاع فرمایید.

عنوان تحقیق‌وتفحص:

بررسی اقدامات خلاف قوانین و مقررات و برخوردهای غیر اسلامی با دانشجویان و اساتید و ناکار آمدی مدیریت دانشگاه پیام‌نور

شرح:

1- بررسی جذب اعضای هیئت علمی افراد منتصب به مسئولین دانشگاه بدون رعایت ضوابط و مقررات بر اساس ارتباطات خاص

2- بررسی قراردادها و مناقضات عمرانی و خدماتی با افراد خاص و بدون رعایت ضوابط و مقررات اداری دانشگاه

3- بررسی علل برخوردهای غیر اسلامی و انسانی با دانشجویان، کارکنان و اساتید مدیران عالی دانشگاه

4- بررسی پرداخت پاداش به تعدادی از مدیران دانشگاه در پایان سال مالی 1390 بدون رعایت ضوابط و مقررات دانشگاه

5- بررسی پرونده‌های خرید املاک برای دانشگاه بدون ضابطه

6- استفاده از نیروهای دو تابعیتی که خانواده آنها در خارج از کشور زندگی می‌کنند در مسئولیت‌های حساس مالی دانشگاه

7- حضور مدیرانی که صلاحیت آنان توسط وزارت اطلاعات و دفتر نمایندگی ولی فقیه تایید نشده‌اند در مسئولیت‌های حساس و حذف نیروهای متعهد و متدین دانشگاه

8- صدور احکام روسای واحد‌ها بدون رعایت ضوابط و مقررات حتی در مواقعی که هیچ‌گونه ارتباط اداری با دانشگاه نداشته‌اند

9- راه‌اندازی واحدهای دانشگاهی در شهرها بدون رعایت ضوابط و مقررات دانشگاه و جمع آوری مجدد آن که منجر به بدبینی مردم به نظام گردیده است

10- بررسی علل تفویض اختیار بی‌ضابطه مالی پروژه‌های عمرانی به استان‌ها بدون اخذ مجوز از مراجع ذیصلاح

12- راه اندازی واحدهای پیام‌نور در خارج از کشور بدون کسب مجوز شورای گسترش و موافقت کشور مقصد که موجب وهن کشور می‌شود

13- توسعه بی‌رویه رشته‌های غیر متناسب با اهداف دانشگاه که امکانات اولیه مورد نیاز دانشجویان را ندارد از جمله رشته‌های مهندسی و کشاورزی

امیدچندانی که به دانشجویان نیست، اما امیدواریم در لابی ها و زدو بندها این اقدام مدفون نشود.

همچنان این داستان تلخ ادامه دارد

همچنان گردن کلفتان از خدا بی خبر آزادند

همچنان دانشجویان در خوابند

همچنان کرسی های آزاداندیشی به روی زمین مانده است

همچنان تشکل های دانشجویی همایش کذا و کذا می گیرند تا کاری کرده باشند

همچنان سالگرد پیام هشت ماده ای رهبر نباید و نمی خواهند برپاشود

همچنان فرهنگمان در بروکراسی مسئولین! ذبح می شود

همچنان فرهنگمان می شود؛ سکوت در برابر فساد

همچنان آخر دغدغه ها می شود حجاب...

هچمنان حجاب خود حجابی شده است تا در خواب فرو رفته باشیم و بیداری اسلامی را نبینیم

همچنان عدالت پای مصلحت گردن زده می شود

همچنان گفتمان فقر و غنا امام روح الله به انزوا می رود تا متدینین سکولار گفتمان ریش دار و بی ریش را باب کنند

همچنان در مجامع علمی!!! دانشگاه دخترکان و پسرکان تازه به دوران رسیده درهم می لولند

همچنان بجای عمل به فرمایش رهبر؛ همایش کذا با تبلیغات آنچنانی برپا می کنند

همچنان آقایان نمی فهمند که با عملکرد شایسته و کارآمد است که اعتمادمردم به نظام ولایی جلب می شود نه با پوستر و همایش

همچنان تشکل های دانشجویی در برابر هیچ مسئله ی اجتماعی و سیاسی واکنشی نشان نمی دهند

همچنان همایش می گذارند جهت تقدیر از همدیگر و تعارف هندوانه به یکدیگر

همچنان سیب زمینی در دانشگاهمان به وفور یافت می شود

همچنان کانون های فرهنگی با مسئولین صمیمانه نشست و برخواست می کنند، بدون اینکه بپرسند شما عامل فساد بودید یا سکوت کردید؟!

همچنان ریاکاران یکه تازی می کنند

همچنان فرهنگیان خاله بازی می کنند

همچنان مسئولان کاغذ بازی می کنند

همچنان این داستان تلخ ادامه دارد...

نه در حوزه وجود دارد نه در دانشگاه!

گزیده‌ای از بیانات مهجور مانده امام خامنه ای در مورد عدالت:

برای 1000بار خواندن

عدالت مسئله اصلی نخبگان، مسئولان، مردم بطور دائم !

۱۱- …این بدین معنا نیست که در طول سالهاى متمادى، ما عدالت را نشناختیم یا نظام جمهورى اسلامى مطلقا تعریفى از عدالت نداشته و حرکتى نکرده؛ نه، یک تعاریف اجمالى و کلى و یک قدر متیقن‌هائى همیشه وجود داشته؛ همه هم با آنها آشنا بودند، کارهاى زیادى انجام گرفته. لیکن امروز که ما این را داریم مطرح میکنیم، اولاً به این دلیل است که میخواهیم گفتمان عدالت، یک گفتمان زنده و همواره حاضر در صحنه باشد. در میان نخبگان، در میان مسئولان، در میان مردم، بخصوص در بین نسلهاى تازه، باید عنوان عدالت و مسئله‌ى عدالت، به عنوان یک مسئله‌ى اصلى، به طور دائم مطرح باشد.

شیوه های کاربردی عدالت !
۱۲- باید بدانیم شیوه‌هاى کاربردى عدالت چه چیزهائى است؛ یعنى زمان آزمون و خطا را سپرى شده بدانیم… دیگر صلاح نیست ما اینجور عمل کنیم. باید بنشینیم روشهاى متقن و مبتنى بر تعاریف متقن را پیدا کنیم، تشخیص بدهیم، روى آنها مستقر شویم و حرکت کنیم.

حرکت های جهشی، تصمیمات بزرگ و عدالت !

۱۳- امروز کشور در مسیر پیشرفتهاى جهشى است؛ این یک واقعیتى است… در موقعیتى که یک چنین حرکتهاى جهشى به وجود مى‌آید، احتیاج به تصمیم‌گیرى‌هاى بزرگ است؛ باید تصمیم‌گیرى‌هاى بزرگى انجام بگیرد، اگر چنانچه در این تصمیم‌گیرى‌هاى بزرگ، عنصر عدالت مغفولٌ‌عنه باقى بماند، آن وقت ضررها و ضایعاتش غیر قابل محاسبه خواهد بود. لذا امروز بخصوص باید توجه به عدالت زیاد باشد؛ بخصوص رابطه‌ى پیشرفت و عدالت مشخص شود.

نظریه ی ناب اسلام در باب عدالت !

۱۴- در مرحله‌ى نظرى، آنچه که ما میخواهیم به آن برسیم، رسیدن به نظریه‌ى اسلامىِ ناب در باب عدالت است. البته باید با نگاه متجددانه، با نگاه نوآورانه، به منابع اسلامى مراجعه کرد و آن نظریه را از متن منابع استخراج کرد… در مرحله‌ى نظرى و نظریه‌سازى، باید از منابع اسلامى و از متون اسلامى، نظریه‌ى ناب اسلام در باب عدالت به دست بیاید.

لغزش در مرداب التقاط !

۱۵- من تکیه‌ام در این نکته این است که نمیخواهیم از مونتاژ و کنار هم چیدن نظریات گوناگونِ متفکرین و حکمائى که در این زمینه حرف زدند، یک نظریه به وجود بیاوریم و تولید کنیم. یعنى در این قضیه باید جداً از التقاط جلوگیرى کرد، باید پرهیز کرد. در موارد متعددى ما دچار این اشتباه شدیم. بدون اینکه بخواهیم، در مرداب التقاط لغزیدیم. بیرون آمدنش خیلى سخت خواهد بود. نه، حقیقتاً باید در منابع اسلامى جستجو کنیم. این منابع، فراوان هم هست. در قرآن، در حدیث، در نهج‌البلاغه، در نوشته‌هاى فقهى، کلامى و حِکمى بحثهاى زیادى وجود دارد که همه‌اش میتواند منبع مورد استفاده‌ى ما در پیدا کردن نظریه‌ى ناب اسلامى باشد.

تفاوت رویکرد اسلام و غرب به عدالت !
۱۶- اساساً رویکرد نگاه اسلامى به عدالت، با رویکرد نظامهاى غربى و نظریه‌هاى غربى متفاوت است. در اسلام، عدالت ناشى از حق است، در عدالت «باید» وجود دارد؛ یعنى از نظر اسلام، عدالتورزى یک وظیفه‌ى الهى است؛ در حالى که در مکاتب غربى اینجور نیست. در مکاتب غربى به اشکال مختلف عدالت مطرح میشود – در سوسیالیسم یک جور، در لیبرالیسم یک جور – با همه‌ى تطورات و شکلهاى گوناگونى که این مکاتب داشته‌اند. در هیچکدام از اینها، نگاه به عدالت، یک نگاه بنیانى و اساسى و مبتنى بر ارزشهاى اصولى مثل دین و مثل اسلام نیست.

تضارب آراء در نظریه و شیوه های اجرا !

۱۷- تضارب آراء لازم است؛ لیکن در نهایت اداره‌ى کشور نیاز دارد به اینکه به یک جمع‌بندى قوى و متقن و مستدل در باب عدالت اجتماعى برسد که بتواند بر اساس آن جمع‌بندى، برنامه‌هاى بلندمدت را طراحى کند… بعد از آنکه ما به یک نظریه‌ى متقن و جمع‌بندى شده‌اى در باب عدالت رسیدیم، تازه براى پیدا کردن شیوه‌هاى اجرا و تحقق آن در جامعه، به بحثهاى کاربردى نیاز داریم؛ که این خودش پژوهشهاى فراوانى را دنبال خواهد کرد. آن وقت در اینجاست که ما میتوانیم از تجربیات بشرى استفاده کنیم.

لزوم بهره برداری از تجربیات دیگران !

۱۸- در زمینه‌ى بانکدارى یا در هر زمینه‌ى دیگرى در مسائل اقتصادى، یا در بحثهاى اجتماعى به یک شکل دیگرى، یا در بحثهاى قضائى به یک صورت دیگرى، تجربه‌اى را یک ملتى انجام داده و با آن تجربه مدتى را گذرانده، آثارش هم مشخص است؛ خب، از این میشود استفاده کرد؛ این هیچ اشکالى ندارد. بنابراین از تجربه‌هاى دیگران بایستى بهره برد.

نه در حوزه وجود دارد نه در دانشگاه !

۱۹- یکى از مهمترین کارها در عرصه‌ى نظرى این است که ما عدالت‌پژوهى را در حوزه و دانشگاه به عنوان یک رشته‌ى تعریف شده‌ى علمى بشناسیم، که این امروز وجود ندارد؛ نه در حوزه وجود دارد، نه در دانشگاه.

حوزه و عدالت !

۲۰- یعنى هیچ اشکال ندارد فرضاً در حوزه یکى از موضوعاتى که محل بحث قرار میگیرد، یک فقیه با روش فقیهانه بحث میکند، مسئله‌ى عدالت باشد… چه اشکالى دارد که در حوزه‌ى علمیه یکى از بخشهائى که یک فقیه در درس فقه استدلالىِ خودش دنبال میکند، مسئله‌ى عدالت باشد؛ «کتاب العدالة»؟ ..در باب عدالت اجتماعى بحث شود؛ بحث فقهىِ قوى.

دانشگاه و عدالت!

۲۱- در دانشگاه یک دانشِ میان‌رشته‌اى به وجود بیاید و تعریف شود؛ بحث شود، کار شود، روى آن به طور مستقل سرمایه‌گذارى شود. به نظر من، این در عرصه‌ى نظرى یک کار لازمى است؛ هم نظریه‌پردازى را گسترش میدهد، هم نیروهاى توانمندى را در این عرصه تربیت میکند.

شاخص های استقرار عدالت !

۲۲- یک کار مهم دیگر تعیین شاخصهاى عدالت است… امروز شاخصهائى که در غرب مطرح است، به طور مشروط قابل قبول است؛ بعضى‌اش مطلقاً شاخص نیست، بعضى شاخصهاى ناقصى است، بعضى در شرائطى ممکن است شاخص باشد. ما باید بنشینیم مستقلاً شاخصهاى عدالت را، استقرار عدالت در جامعه را پیدا کنیم؛ یکى از بخشهاى مهم کار این است.

قابل توجه نمایندگان محترم مجلس و شورای نگهبان !

۲۳- در عرصه‌ى عمل هم خیلى کارها باید انجام بگیرد که یکى از آنها این است که عدالت را یک معیار و یک سنجه‌ى اساسى در قانونگذارى بدانیم. این نکته، قابل توجه نمایندگان محترم مجلس و شوراى نگهبان است که در قانونگذارى بالخصوص به مسئله‌ى عدالت و همچنین رصد دائمى آن توجه شود.

مسئله عدالت و معاد !

۲۴- در مسئله‌ى عدالت، اعتقاد به مبدأ و معاد، یک نقش اساسى دارد؛ ما از این نباید غفلت کنیم. نمیتوان توقع داشت که در جامعه عدالت به معناى حقیقى کلمه استقرار پیدا کند، در حالى که اعتقاد به مبدأ و معاد نباشد. هر جا اعتقاد به مبدأ و معاد نبود، عدالت یک چیز سربار، تحمیلى و اجبارى بیش نخواهد بود.

طرح های به ظاهر قشنگ غربی !

۲۵- علت این هم که بعضى از طرحهاى قشنگ غربى در باب عدالت مطلقاً در عمل تحقق پیدا نمیکند، این است که پشتوانه‌ى اعتقادى ندارد. حرف قشنگ است ، لیکن در عمل، در جوامع غربى، در زندگى غربى مطلقاً از آن خبرى نیست؛ اصلاً انسان تحقق آنها را مشاهده نمیکند؛ بى‌عدالتى مطلق در آنجا وجود دارد. علت همین است که پشتوانه‌ى اعتقاد به مبدأ و معاد در آن نیست. اعتقاد به معاد، اعتقاد به تجسم اعمال، اعتقاد به تجسم ملکات در قیامت، خیلى تأثیر دارد. ما عادل باشیم، عدل‌خواه باشیم، عدل را ستایش کنیم، براى عدل تلاش کنیم؛ اینها در قیامت تجسم پیدا خواهد کرد

عدالت نسبت به خودمان !

۲۶- نکته‌ى پایانى ، عدالتى است در رابطه‌ى با خود، که ربطى به عدالت اجتماعى ندارد. در قرآن، ظلم به نفس در آیات متعددى تکرار شده. خب، ظلم، نقطه‌ى مقابلش عدل است… گناهان، لغزشها، رفتن به دنبال شهوات، رفتن به دنبال اهواء، دور شدن از توجه و تذکر و خشوع در مقابل پروردگار، ظلم به خود است. این هم یک عرصه‌ى مهمى است. ما وقتى که در باب عدالت بحث میکنیم – عدالت در روابط اجتماعى، عدالت در تشکیل نظام اجتماعى – نمیتوانیم از عدالت نسبت به خودمان غفلت کنیم. به خودمان هم باید ظلم نکنیم. به خودمان هم بایستى عدل بورزیم. نقطه‌ى مقابلِ این «قد جرت على نفسى»، همان عدل است. جور نکنیم، عدل داشته باشیم. اگر خداى متعال توفیق بدهد که ما از این ظلم اجتناب کنیم، بنده امید فراوانى دارم که توفیق خواهد داد که در محیط جامعه هم ان‌شاءاللَّه بتوانیم عدل را برقرار کنیم.

و اما …!

۲۷- بنظر می رسد مطالبه بحق مقام معظم رهبری از حوزه و دانشگاه برای ورود جدی به عرصه نظریه پردازی در بحث عدالت و تبدیل آن به یک گفتمان زنده و همواره حاضر در صحنه ، که شاخص های مهم آن در دومین نشست اندیشه های راهبردی(۲۷/۰۲/۱۳۹۰) توسط ایشان تبیین شد، بارسنگینی است که دلسوزان و پیشتازان این عرصه (خصوصاً دانشجویان و طلاب جوان و انقلابی) باید به آن اهتمامی ویژه و برنامه ای دقیق داشته باشند!

هدف ادیان...

بازخوانی گزیده‌ای از بیانات مهجور مانده امام خامنه ای در مورد عدالت:

برای1000بار خواندن

گفتمان نخبگانی !

۱- بحث عدالت بایستى به یک گفتمان نخبگانى تبدیل شود. باید این مسئله را دنبال کنیم و پیگیرى این بحث را رها نکنیم؛ چون زمینه خیلى زیاد است، نیاز خیلى شدید است

دغدغه‌ى همیشگى و تاریخى بشر!

۲- عدالت دغدغه‌ى همیشگى و تاریخى بشر بوده ، بنابراین از قدیم‌ترین دورانهاى تاریخ تا امروز درباره‌ى عدالت و عدالت اجتماعى به همین معناى عام، بحث شده، نظریه داده شده؛ لیکن نقش ادیان استثنائى است. یعنى آنچه که ادیان در طول زمان راجع به عدالت گفتند و خواستند و اهتمام کردند، بى‌نظیر و استثنائى است. در نظرات حکما و اندیشمندان، آن اهتمام ادیان مطلقاً مشاهده نمیشود.

عدالت هدف ادیان !
۳- اولاً به شهادت قرآن، ادیان هدف خودشان را عدالت قرار دادند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط» قطعاً این آیه حکم میکند بر اینکه هدف ارسال رسل و انزال کتب و آمدن بیّنات – یعنى حجتهاى متقن و غیر قابل تردیدى که پیغمبران ارائه میدهند؛ کتاب، یعنى منشور ادیان در مورد معارف، احکام و اخلاقیات؛ میزان، یعنى آن سنجه‌ها و معیارها – قیام به قسط بوده است؛ «لیقوم النّاس بالقسط».

عبودیت هدف خلقت !

۴- البته شکى نیست که قیام به قسط و همه‌ى آنچه که مربوط به زندگى دنیائى، اجتماعى و فردى افراد است، مقدمه‌ى آن هدف خلقت است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛(۲) یعنى عبودیت. اصلاً هدف خلقت، عبد خدا شدن است؛ که بالاترین کمالات هم همین عبودیت خداست. لیکن در راه رسیدن به آن هدف، هدف نبوتها و ارسال رسل است؛ که از جمله‌ى آن، آن چیزى است که این آیه به آن تصریح میکند پس هدف شد عدالت. هدف نظام‌سازى، هدف تمدنها، هدف حرکت بشر در محیط جامعه، شد عدالت. در هیچ مکتب دیگرى این وجود ندارد؛ این مخصوص ادیان است.

انبیاء در کنار مظلومان !

۵- خصوصیت دیگر ادیان این است که انبیاء در طول تاریخ در کنار مظلومان قرار گرفته‌اند؛ یعنى براى عدالت عملاً پیکار کردند. بنابراین پیغمبران در معارضه‌ى بین ظالم و مظلوم، همیشه در طرف مظلوم قرار گرفتند؛ یعنى براى عدالت وارد میدان شدند و جنگیدند؛ این هم بى‌نظیر است.

فاصله حرف تا عمل !

۶- حکما درباره‌ى عدالت حرف زدند؛ اما خیلى اوقات مثل بسیارى از روشنفکرانِ گوناگون حرفهائى میزنند، ولى در مقام عمل وارد میدان نمیشوند. ما این را در دوران مبارزات هم دیدیم، بعد از مبارزات هم در دوران دفاع مقدس دیدیم، تا امروز هم کم و بیش مى‌بینیم. انبیاء اینجور نبودند؛ انبیاء وارد میدان میشدند، سینه سپر میکردند

دوران استقرار دین کامل !
۷- همه‌ى ادیان متفقند در اینکه پایان این حرکت عظیم تاریخى، یک پایانِ امید به عدل است. یعنى قاطعاً میگویند که یک دورانى خواهد آمد که دوران عدل خواهد بود، که آن دورانِ استقرار دین کامل است… پس در مبدأ، در مسیر و در منتها، نبوتها تکیه‌شان بر روى عدل است؛ این بى‌نظیر است.

شعار صلح عادلانه !

۸- در دوران دفاع مقدس که هى مى‌آمدند فشار مى‌آوردند و شعار صلح را مطرح میکردند براى اینکه جمهورى اسلامى را از میدان خارج کنند، آنجا جمهورى اسلامى شعار «صلح عادلانه» را مطرح کرد.

صلح ارزش نسبی ، عدالت ارزش مطلق !

۹- صلح یک ارزش مطلق نیست، یک ارزش نسبى است؛ یک جائى صلح خوب است، یک جائى صلح بد است، جنگ خوب است. اما عدالت اینجور نیست؛ عدالت یک ارزش مطلق است؛ یعنى هیچ جا نداریم که عدالت بد باشد.

عدالت حداکثری !

۱۰- در بخش اجراى عدالت، انصافاً کارهاى زیادى هم انجام گرفته؛ لیکن راضى کننده نیست…آن چیزى که ما نیاز داریم، آن چیزى که ما دنبالش هستیم، عدالت حداکثرى است؛ نه صرفاً در یک حد قابل قبول؛ نه، ما دنبال عدالت حداکثرى هستیم؛ ما میخواهیم ظلم در جامعه نباشد. تا این مرحله خیلى فاصله داریم. ادامه دارد...

اُف بر ما و شما...

اُف بر ما که دیدیم اما خار در چشممان کرده بودند

اُف بر شما مسئول؛ که دیدید، سکوت کردید و خفه خون گرفتید

اُف بر ما که شنیدیم اما استخوان در گلویمان کرده بودند

اُف بر شما مسئول؛ شنیدید و چشم خود را بستید

اُف بر ما که هنوز زنده ایم و شیطان پرستان مال مردم خوار وِل می گردند

اُف بر شما مسئول، که زنده اید اما مرده اید! همنشین و همکار شیطان شده اید

اُف بر ما که خانه ی تزویر و ریا را بر سر شما خراب نکردیم

اُف بر شما مسئول؛ که بجای گرفتن گردن کلفتان؛ به آستین کوتاه پسری گیر می دهید

اُف بر ما که چه ساده همه چیز یادمان رفت...خوردند...بردند...رفتند...

اُف بر شما مسئول؛ که یادتان هست اما شاید شما نیز خوردید...بردید...خواهید رفت...

اُف بر ما که هوای شیراز در ما اثر کرد...بی خاصیت کرد...

اُف بر شما مسئول؛ که روی سیب زمینی را سفید کرده اید...

اُف بر ما که نشستیم به امید شما

اُف بر شما مسئول؛ که نشستید به امید امید نانی، مقامی...

اُف بر ما که زندگی پست و بازی های بچه گانه خود را ترجیح دادیم به عدالت

اُف بر شما مسئول؛ که مدت هاست سر عدالت را بیخ تا بیخ بریده اید و در رثای آن خنده های مستانه می زنید

اُف بر ریاکاری ما که عدالتخواهی را دُکان خود کرده ایم اما پوزبند می فروشیم

اُف بر شما مسئول؛ که ریاکارانه دم از رهبری می زنید اما هم پیاله مفسدین می شوید

اُف بر ما که حرام خواری، حرام کاری دیده ایم و می بینیم ولی سر در لاک خود کرده ایم

اُف بر شما مسئول، که روزه خواری را حرام ولی حرام خواری را حلال کردید

اُف بر ما و شما...


لازم به توضیح است، مسلما تمامی مسئولان مورد خطاب نیستند.

آفتی به نام مرکز زدگی!

در حرکت عدالتخواهی همیشه نگاه عدالتخواهان بر نفی و رد یک موضوع و جریان نخواهد بود، بلکه قسمت دوم و مغفول عدالتخواهی حرکت های ایجابی و تشویقی است که نتایج مثبت فراوانی خواهد داشت.

امروز نخستین گردهمایی روسای مراکز و واحدهای دانشگاه پیام نور استان فارس در شهرستان جهرم برگزار شد. و در این همایش آقای(نه دکتر) مظلومیان سرپرست(نه رئیس) دانشگاه پیام نور استان فارس در اظهاراتی قابل توجه و شایسته گفت: "در گذشته جلسات روسای دانشگاه پیام نور استان فارس در شیراز برگزار می‌شد که با رویکرد جدید این دانشگاه و خروج از مرکز استان، نخستین جلسه روسای دانشگاه‌های پیام نور را در جهرم برگزار کردیم. بر آن هستیم که با برگزاری جلسات در شهرستان‌ها از تجارب روسا و مسئولان دانشگاه‌ها برای پیشرفت هر چه بهتر پیام نور استفاده کنیم."

اظهارات آقای مظلومیان مبنی بر رویکرد جدید دانشگاه جهت خروج از مرکز مایه ی مسرت عدالتخواهان شد، تا اندک توجهی به شهرستان ها و روستاها شود. چرا که در دوره ی مدیریتی سابق تنها با مانور دادن تبلیغاتی فراوان بر مرکز شیراز و عدم توجه شایسته و عادلانه به شهرستان ها موجبات عقب افتادگی و بی عدالتی آشکاری شده بود.

مرکز شیراز با توجه به اینکه در معرض دید مسئولین استانی و بعضا کشوری است، با پیشرفت قابل توجه آن خود می تواند به بهترین عامل برای گزارش کارهای آقایان مسئول شود. اما شهرستان ها و مراکز دوردست چون قابلیت مانور تبلیغاتی و پزمدیریتی ندارند، برای عده ای مهم نخواهد بود.

رشد فراوان کمی و تعدد مراکز پیام نور در شهرستان های کوچک و مرکز زدگی، باعث رشد نامتوازن پیام نور شده است و توجه خاصی نیز به افزایش کیفیت مراکز نمی شود.

برگزاری این همایش برای اولین بار در خارج از شیراز خود می تواند نقطه شروعی برای یک حرکت جدی در جهت مرکز زدایی باشد. چرا که تنها با برگزاری یک همایش در جهرم کاری نشده است، واین تنها نقطه ی شروعی محسوب می شود.

 امید داریم این اظهارات تنها سخنانی شعارگونه و رسانه ای نباشد و در پی آن شاهد عمل مسئولین امر باشیم. تا طعم خوش خدمت و تحصیل را نیز مردم محروم روستاها نیز بچشند. شاید گامی در جهت تحقق عدالت آموزشی باشد...

پ.ن: تمام اینها را که گفتیم از انتقادات جدی و ابهامات فراوان درباره ی آقای مظلومیان که بزودی به  آنها خواهیم پرداخت به هیچ وجه نمی کاهد.

راستی فردا همایش مسئولین روابط عمومی استان فارس با حضور معاون سیاسی استاندار آقای فیروزآبادی تو دانشگاه برگزار میشه!!! این همایش ها قبلا سابقه نداشته تو دانشگاه، اونم با حضور پررنگ مسئولین استانی، جای تامل داره!!!

خیلی دلم برای کارمندان میسوزه! خداوکیلی چه می کشند از دست برخی مسئولین غاصب خائن...جایی هم نمی تونن فریاد بزنن، فوری حکم اخراج روی میزشون هست.

پشت چهره های خندان و گرم بعضی مسئولین مشکل دار چه می گذرد؟! می دانم اما بماند تا بعد...

ابهام زدایی از پرونده شجاع الدین حائری

نامه فرضی تشکل های دانشجویی به رئیس قوه قضائیه
شاید یکی از بهترین راه های بیان کم کاری تشکل های دانشجویی در بی تفاوتی نسبت به تفاوت فاحش حکم دادگاه بدوی و تجدید نظر شجاع الدین حائری شیرازی٬ نوشتن نامه ای فرضی بود به رئیس دستگاه قضا از سوی آنان٬ و پرسش و مطالبه که لطفا ابهامات را پاسخ دهید. شاید به دوستان تشکل ها کمی بربخورد! اما ظاهرا چاره ای نیست! 

نامه ای که در زیر می آید٬ کاملا فرضی است:

رئیس محترم قوه قضائیه

حضرت آیت الله آملی لاریجانی

سلام علیکم

با توجه به تفاوت فاحش حکم دادگاه بدوی و دادگاه تجدیدنظر جناب آقای محمد طاهر حائری شیرازی و ابهامات مطروحه در خصوص این پرونده٬ و با توجه به اهمیت آن٬ لطفا دستور فرمائید تا در این خصوص٬ شفاف سازی های لازم صورت گیرد تا برخی شبهاتی که نسبت به این مسئله پیش آمده، هرچه سریع تر از میان برود.

پیشاپیش از الطاف حضرتعالی کمال تشکر را داریم.

بسیج دانشجویی دانشگاه های ...

جامعه اسلامی دانشگاه های ...

انجمن اسلامی دانشگاه های ...

ستاد یادواره شهدای دانشگاه های ...

و ...

نمی شد نامه ای مودبانه٬ بدون پیش قضاوت٬ بدون افشاگری٬‌بدون توهین و بدون هر نکته اخلاقی منفی دیگری هم چون نامه فرضی فوق نوشت و خواستار مسئله شفاف سازی شد؟

بخوانیم این پیام را: ... و از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته میشوند پاسخ میطلبد

http://zaghehneshin.blogfa.com/

بزدلان، از بسیجی ها بسیجی تر شدند...

بعد از چندین روز غیبت موجه، بصورت مختصر و اجمالی به وقایع و اتفاقاتی که در سطح دانشگاه افتاده است خواهیم پرداخت.

بگذارید ابتدا از دوستان بسیجی خود شروع کنیم، که این روزها آنچنان شور و فریاد سابق را ندارند.

اول و از همه بدتر همایش زردی که تحت عنوان «پیچ و خم های خواستگاری» برگزار شد. از محتوای آن که چندان اطلاعی نداریم چرا که به درست مخصوص خواهران بود. اما حداقل عنوان و بخصوص بنر «زرد» ی که به اسم مقدس و انقلابی بسیج در دانشگاه زده شده بود، جای نقد جدی دارد که بسیج دانشجویی که خود را پرچمدار آرمان های جهانی انقلاب اسلامی و مدعی عمل به کارهای برزمین مانده اینچنین عمل می کند!!!آیا واقعا امروز رسالت بسیج دانشجویی چنین کارهایی است؟! دوباره پیام 2آذر امام(ره) جهت تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را بخوانیم. بیشتر از این نمی گویم چرا که معتقدم در عین نقد به دوستان بسیجی بدلیل همسو بودن آنها و نقاط مثبت فراوان نباید تمام انتقادات را بدون پرده گفت تا دشمن سوء استفاده نکند.

دوما شنیدیم که آقایانی که خود بسیج همیشه توی نشریه اش به آنها نقد می کند و برخی را تلویحا مفسد یا حداقل سکوت کننده در برابر فساد می خواند، همایشی را به اسم تجلیل از بسیجیان اساتید و دانشجو گرفته اند. فارغ از سالوس نمایی و تظاهر تنفرآمیز برخی مسئولین که چشم دیدن بسیج را هم ندارند، و امروز مصداق «بزدلانی کز هراس ابتر شدند از بسیجی ها بسیجی تر شدند» شده اند، سوالی که ذهن من را به خودش مشغول کرده این است که چرا حتی یک نفر از بسیجیان عزیز اعتراض نکرد؟ چرا اصلا تن به حضور در چنین همایشی دادند؟ مگر خود بسیج برخی از آنها را مظنون به تخلف نمی داند؟!!!بسیجیان عزیز شترسواری دولا دولا نمی شود...

سوما بی انصافی است که اگر از نمایشگاه خوب و پخش فیلم ضد صهیونیستی شکارچی شنبه توسط بسیج در هفته بسیج هم بگذریم. واقعا جای تقدیر و خدا قوت دارد، این بار نمایشگاه هفته بسیج بخصوص از جهت محتوایی کاملا منطبق با اهداف و آرمان های بسیج بود. بدون تسامح و کوتاه آمدن در اصول.

نهایتا اینکه این روزها در دانشگاه رکود و سکوت سنگینی حکم فرماست، که اصلا شایسته یک دانشگاه اسلامی نیست. و ضمنا خود این سکوت ظاهری نتایج بدی در پی خواهد داشت، چرا که اگر امروز برای دانشجویان در دانشگاه محیطی نشاط آور و پویا مهیا نشود و نتوانند ابراز عقیده کنند مسلما در جایی دیگر سر برخواهد آورد که دیگر نمی توان جلوی آن را گرفت. مسئولین محترم و محترمه و حراست باید از نگاه های تنگ نظرانه دوری کنند و فضای باز و منطقی سیاسی برای بیان عقیده دانشجویان باز کنند. تا دانشجو در محیطی معقول و آزاداندیشانه رشد پیدا کند. و بدانید که امام خامنه ای(حفظه الله) فرمودند: «خدا لعنت کند آن کسانیکه می خواهند دانشجوی ما را غیرسیاسی کنند.» در پایان این نکته را هم یادآور بشوم که نقش بسیج دانشجویی در مهیا کردن چنین شرایطی بی بدیل است. بخصوص در دانشگاه ما به غلط فقط بسیج اجازه کار سیاسی دارد.البته اینکه به بسیج می گوییم و نقد می کنیم این است که از همه ی کانون ها و انجمن ها و...چیزی جز مرده ای نمانده است و از مرده توقعی نیست. و امسال 16آذر یعنی روز دانشجو گویی وجود خارجی نداشت.

به مناسبت هفته ی بسیج که گذشت شعر زیر را در ادامه مطلب بخوانید...
ادامه نوشته

مسئولیت و مسیر عدالتخواهان

اشاره: ایمان  بی مسئولیت، همان ایمانی است که منجر به رسوخ روزمرگی ، تشکیل شکم های برجسته وپیشانی های پینه دارمی گردد. ایمانی که تبدیل به نان و پست  میشود، از همان جنسی که چون زیر پوست جمع شد حرف و سخن امام را در کربلا و عاشورا نخواهی فهمید!

سخن گفتن پیرامون عدالت و افرادی که سعی در محقق کردن آرمان های آن در جامعه را دارند( عدالتخواهان) نیازمند دیدی روشن نسبت به مسائل پیچیده روز است. مسائلی که از قسم های دین، سنت، تجدد و نسبت آنان با مقوله و اصل عدالت در برهه امروزی اسلام و انقلاب متشکل گردیده است.

آنچه که مبرهن به نظر می رسد این است که عدالتخواهان امروز، که وارث تجاربی هنگفت از پیروزی و ناکامی های عملی و نظری خویش هستند، اگر بخواهند به این مقوله همچنان دیدی  ژورنالیست و یا شعاری( آنارشیستی) داشته باشند، به مرور زمان نه تنها از مرتبه  و منزلت خویش افول اساسی خواهند نمود، بلکه  در گنداب روزمرگی های غریزی و زندگی ماشینی مبدل به مرداب هایی با بوی تعفن عقاید پوسیده خواهند شد. و شاید در حالت آرمانی نتوان برای آنها شأنی بیشتر از قر زن های انقلابی که خالی از هر گونه نظر و اصلاح هستند متصور گردید.

با توجه به نکات بالا رسالت امروز عدالتخواهان چیزی جز حرکت در این مسیر نیست. عدالتخواه باید به این نکته باور داشته باشد که عدالت نه موضوع و مناقشه ای در سطح اجتماع و سیاست، بلکه عین شاکله زندگی او را متشل می شود. عینیتی که باید تمام جهت گیری زندگی فرد را حتی در حوزه امور شخصی رقم بزند.

حرکت در این مسیر  سطح کلان، خروج عدالتخواهان از نظرات سطحی ژورنالیست و ورود آنان به عرصه نظریه پردازی حوزه عدالت را می طلبد. عدالتخواه باید به این درک رسیده باشد که هر مسیری جز این راه برای طی طریق بی شک به نتیجه ای قابل تصور نخواهد رسد.

نظریه پردازی علمی پیرامون عدالت سیاسی، اجتماعی، رسانه ای، ادبی،  فردی و ... و سعی در تبدیل نمودن این آراء و افکار به قوانین و سنت های روز کشور و انقلاب قله آرمانی عدالتخواهان است.

بی شک پرداختن به مقوله عدالت و نظریه پردازی در این حوزه ضرورتی بسیار مهم است که حضرت امام ( روحی له الفدا) چند مدت پیش این امر را با ضرورت تشکیل رشته آکادمیک عدالت پژوهی روشن ساخته اند. این دستور خود به معنی طلیعه جدیدی در عرصه عدالت و عدالت خواهی است که نباید مثل فرمایشات دیگر ایشان به  موزه و آرشیو نظرات سیاسیون بپیوندد.

نگاه به دین طبق نظریه و اصول فلسفه سیاسی فارابی، که دین را عین فلسفه و فقه را زیر مجموعه این فلسفه( فلسفه مدنی) که در حوزه اصول فلسفه عملی ( اموری که در حیطه اختیار و اراده انسان بوده و در برابر گذر زمان، تغییر جغرافیا و شخص متغیر می باشد) قلمداد می شود، رهیافتی بسیار مبتکرانه  و دنیایی وسیع از نظریه پردازی را در منظر انسان عدالتخواه در زمینه گوناگون می گشاید.

مسئولیت ایمان:

ما باید باور داشته باشیم که ایمان به هر چیزی، ولو اعتقاد به یک بت سنگی، برای همان بت پرست ایجاد مسئولیت می کند. در اصول شیعه و آنچه این مکتب را متمایز از سایرین می کند همین امر است، مسئولیت ایمان و اصالت عمل.

اصالت داشتن عمل درنظرگاه تشیع را نباید با مباحث پراگماتیستی غرب خلط کرد، که  خود پدیده ای باطل است. نگاه به عمل باید طبق این حدیث مورد کنکاش قرار گیرد:

ایمان به سه چیز است، نخست اقرار به زبان، دوم ایمان به قلب و سوم عمل به اعضا و جوارح ( امام رضا .ع . – تحف العقول جلد دوم )

مومن به عدالت و خویش را عدالتخواه قلمداد کردن نیز مستلزم این است که باید از سه مرحله فوق تبعیت کامل شود. در حقیقت آنچه تفاوت اصلی عدالتخواهان با دیگر جریانات مذهبی را رقم زده است همین سه اصل است.

عدالتخواهان علاوه بر سردادن و زنده نمودن شعارهایی عدالت و آرمانخواهی و اعتقاد قلبی به آنها ( که بین تمامی جریان مذهبی مشترک است) به شق سوم آن عامل بوده است، یعنی عملی کردن شعارها. امری که بسیاری از جریانات  هیچگاه به آن ورود نکرده و اگر چیزی هم در کارنامه داشته اند، نوعی ورود سیاسی منفعت طلبانه بیش نبوده است. عدالتخواهان برای به عمل رساندن شعارهای خود در تمامی طول تاریخ هزینه های هنگفتی از جان و مال و آبرو پرداخت نموده اند.

به قول معلم شهید دکتر شریعتی:

مومن بودن و کافر بودن، خوب بودن و بد بودن، شیعه بودن و شیعه نبودن، پس از مرحله عمل است که محقق می شود چرا که مومن بی عمل، شیعه بی عمل، با کافر منکر هیچ تفاوتی ندارد!

دقیق همین مقوله است که عدالتخواهان را با دیگر نحله های مذهبی، نه تنها دچار اختلافی در سطح بلکه در عمق مبانی اعتقادی نموده است. اختلافی که گاه به خروج یا ماندن در دایره تشیع منتهی می گردد.

نگارنده امروز به خوبی متوجه این امر گشته که پس از ترویج اسلام آمریکایی و رسوخ روح آن در جوامع مسلمین، امروزه ما درحال شکل گرفتن نوع خطرناکتری از این امر به اسم " تشیع آمریکایی " هستیم. نسخه ای که برای کنترل جوامع شیعی و به استحاله کشاندن آرمان های آن پیچیده  و ترویج شده امّا کمتر کسی متوجه ان گشته است. بقیه متن در ادامه مطلب...